رای دیوان عالی کشور یا رای اصراری لازم الاتباع است؟
سلام در سایتی مطلبی درباره رای وحدت رویه شماره ۷۱۶ـ ۲۰/۷/۱۳۸۹ هیات عمومی دیوان عالی کشور بود مبنی بر اینکه در صورتیکه ازدواج مجدد مرد با حکم دادگاه اگر به علت عدم تمکین زن باشد شرایط عقدنامه به او تعلق نمیگیرد و حق طلاق برای او ایجاد نمیشود اما یک مشاور به من گفت با توجه به رای اصراری دیوان عدالت برای زن حق طلاق ایجاد میشود من درباره رای اصراری سرچ کردم و این متن زیر را پیدا کردم سوال من اینست که بر اساس رای وحدت رویه حکم صادر میشود و یا بر اساس رای اصراری ؟ کدامیک مقدم و معتبر هستند و اصلا چه فرقی بین انها هست؟ با تشکر رأی هیئت عمومی دیوان عالی کشور (اصراری حقوقی) ۸۷/۱۳ نظر به صراحت ماده ۱۱۱۹ قانون مدنی، چون طرفین عقد ازدواج میتوانند هر شرطی را که مخالف با مقتضای عقد مزبور نباشد در ضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر اشتراط نمایند و با عنایت به شرط مقرر در سند نکاح، فرجام خوانده به شرح بند ۱۲ شرایط ضمن العقد با این عبارت <چنانچه زوج بدون رضایت زوجه همسر دیگری اختیار نماید، زوجه حق وکالت در طلاق را دارد> که چنین شرطی با مقتضای ذات نکاح منافات نداشته و از ازدواج مجدد زوج به حکم دادگاه به جهت عدم تمکین زوجه نیز انصراف ندارد و زوج و وکیل وی نیز در خصوص مقید بودن شرط، ادعایی به عمل نیاوردهاند، ازاینرو به نظر اکثریت اعضای هیئت عمومی شعب حقوقی دیوان عالی کشور اعتراضهای فرجام خواه موجه نبوده و دادنامه فرجام خواسته ابرام میگردد. د: رای وحدت رویه شماره ۷۱۶ـ ۲۰/۷/۱۳۸۹ هیات عمومی دیوان عالی کشور نظر به اینکه مطابق ماده ۱۱۰۸ قانون مدنی تمکین از زوج تکلیف قانونی زوجه است، بنابراین در صورتی که بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع و زوج این امر را در دادگاه اثبات و با اخذ اجازه از دادگاه همسر دیگری اختیار نماید، وکالت زوجه از زوج در طلاق که به حکم ماده ۱۱۱۹ قانون مدنی ضمن عقد نکاح شرط و مراتب در سند ازدواج ذیل بند ب شرایط ضمن عقد در ردیف۱۲ قید گردیده، محقق و قابل اعمال نیست، لذا به نظر اکثریت اعضاء هیات عمومی دیوان عالی کشور رای شعبه چهارم دادگاه تجدیدنظر استان همدان که با این نظر انطباق دارد موردتایید است. این رای طبق ماده۲۷۰ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور و کلیه دادگاهها لازمالاتباع است.