ورود به حرفه وکالت دادگستری در ایران، از مجاری مختلف و متعددی صورت میگیرد و برخی از دانشآموختگان حقوق از طریق شرکت در آزمون ورودی وکالت، از همان ابتدا ردای وکالت را بر تن میکنند و برخی دیگر به سراغ مشاغلی مانند قضاوت و مشاوره حقوقی در دستگاههای دولتی رفته و پس از بازنشستگی یا کسب سوابق لازم، بدون شرکت در آزمون ورودی به جرگه وکلای دادگستری میپیوندند. طبق قانون وکالت مصوب سال ١٣١۵ و لایحه قانونی استقلال کانون وکلای دادگستری مصوب ١٣٣٣، امکان صدور پروانه وکالت برای افرادی که واجد سابقه خدمات قضائی هستند، پیشبینی شده است ولی با این حال صدور پروانه برای قضات منتزع از دستگاه قضائی و کارشناسان حقوقی دستگاههای دولتی، باعث شده تا کانونهای وکلای دادگستری، به لحاظ وجود قانون آمره، مجبور به صدور پروانه برای افراد متقاضی پروانه وکالت مازاد بر ظرفیت تعیین شده باشند.
برخی از فارغالتحصیلان حقوق که در پشت کنکور وکالت مانده اند به این امر معترض بوده و تعدادی از وکلای دادگستری نیز صدور پروانه برای قضات و کارشناسان حقوقی منتزع از دستگاههای حاکمیتی را منطبق با شرایط فعلی نمیدانند. در همین زمینه در گفتوگوهایی که با برخی از حقوقدانان انجام شد، آنها بر این نکته تاکید داشتند که باید این قوانین و نیز لایحه وکالت که موضوع ورود قضات به عرصه وکالت در آن آمده و در حال حاضر در مجلس است، تغییر پیدا کند.
قوانین مربوط به ورود قضات به عرصه وکالت همچنان باقی است
بهمن کشاورز رئیس اتحادیه سراسری کانونهای وکلای دادگستری ایران(اسکودا) نسبت به این موضوع که قوانین مربوط به ورود قضات به عرصه وکالت همچنان باقی است، انتقاد کرد و گفت: امروزه چیزی در حدود ١۵٠ دانشکده حقوق در سراسر کشور داریم که آمار فارغ التحصیلان آن را در دست ندارم، اما از تعداد داوطلبان ورود به حرفه وکالت که همه ساله برای آزمون ورودی ثبت نام میکنند، میتوان تعداد این فارغ التحصیلان را حدس زد.
وی افزود: بند «د» ماده ٨ لایحه قانونی استقلال کانون وکلا به کلیه کسانی که دارای لیسانس حقوق قضائی یا گواهی پایان تحصیلات سطوح عالیه از حوزه علمیه قم با حداقل ۵ سال سابقه کار متوالی یا ١٠ سال متناوب در سمتهای حقوقی در دستگاههای دولتی و وابسته به دولت و نهادها و نیروهای مسلح باشند، حق داده است که اگر بعد از اجرای این قانون یعنی سال ١٣٧٣ با داشتن ٣٠ سال سابقه خدمت بازنشسته شوند و بدون رعایت شرط سن با انجام نصف مدت کارآموزی پروانه وکالتت دریافت کنند. به این ترتیب انبوهی از کارمندان دولت متقاضی پروانه وکالت خواهند بود و هستند و قضات محترمی هم که از خدمت قوه قضائیه خارج میشوند ایضا می توانند پروانه وکالت بگیرند.
این حقوقدان ادامه داد: قضات و کارمندانی که بازنشسته می شوند یا به دلیلی مشمول بازخریدی قرار میگیرند و یا استعفا میدهند در طول مدت خدمت خود ارتباطاتی با سازمان متبوعشان ایجاد میکنند و آشناییهای فراوان پیدا میکنند. بدون تردید این ارتباط ها و آشناییها در کار وکالت موثر خواهد بود و در بهترین حالت همان سلام و علیک و سابقه دوستی و رفت و آمد و همکار بودن آثاری دارد و وکیلی از این نوع را در موضعی قرار می دهد که جوان کارآموزی که پس از ١٨ ماه کارآموزی پروانه وکالت گرفتهه است هرگز در آن موضع و موقعیت قرار نمیگیرد. به عبارت دیگر زمانی که وکیل یک طرف دعوا فرد وابسته به تشکیلات قضائی با سابقه طولانی و آشناییها و ارتباطهاست و وکیل طرف دیگر وکیل جوان تازه ازگرد راه رسیده است، مطمئنا بین طرفین تعادلل وجود نخواهد داشت و آنچه تناظر امکانات نامیده می شود، در این میان به نفع آنکه وکیل وابسته به تشکیلات دارد و به ضرر طرفی که وکیلش به اصطلاح صفر کیلومتر است بهم خواهد خورد؛ البته این تناظر در موارد دیگری نیز مخدوش می شود و به همینن علت است که در بسیاری از کشورها وکلا باید با تعداد سال های مشخص سابقه قضائی وارد کار وکالت شوند نه بالعکس.
دادن پروانه وکالت به قضات، نباید مانع کار برای جوانان شود
علی نجفی توانا رئیس سابق کانون وکلای دادگستری مرکز نیز معتقد است: در گذشته شیوه مدیریت نظام قضائی به گونهای بود که از وکلا برای کار قضائی استفاده میکردند و بسیاری از وکلا جذب نظام قضائی میشدند؛ لذا اگر قرار است از قضات در امر وکالت استفاده شود متقابلا باید از وکلا هم در کار قضائی استفاده شود. وی افزود: ما با مشکل عدیدهای در ابتدای شروع حرفه وکالت در سال های اخیر مواجه بودیم و یکی از این مشکلات در این زمینه، پرورش وکیل از میان کارمندان اداری و کارشناسان حقوقی است که پس از بازنشستگی میتوانند وکیل شوند. متاسفانه قضات دادگستری که همکاران شریف ما هستند، بعد از بازنشستگی به حرفه وکالت روی می آورند که این امر باعث میشود حرفه وکالت در بحران باشد. واقعیت این است که بسیاری ازز جوانان ما منتظرند که به شغل شریف وکالت روی آورند در حالی که در بسیاری از شهرها ما با تراکم وکیل مواجهایم و استقبال چندانی از حرفه وکالت نمیشود و از طرفی دیگر بیتوجهی به شرایط بازار و صدور مجوز باعث شده که بسیاری از افرادی که در حرفهه وکالت پذیرفته نمیشوند، مبادرت به تشکیل موسسات حقوقی کنند.
وی ادامه داد: از مسئولان قضائی و اجرایی درخواست میکنم که در پذیرش وکلا به ویژه جوانان در نهادهای اجرایی و دولتی و موسسات استفاده کنند و زمینه ای را فراهم کنند که با اجباری شدن وکالت بتوانیم از جوانان استفاده کنیم. متاسفانه شرایط اقتصادی باعث شده که وکلای ما نتوانند امر وکالت را با حفظ ارزش ها مدیریت کنند؛ لذا با اینکه قضات بازنشسته برای جامعه حقوقی کشور ارزشمند هستند اما دادن پروانه وکالت به این قضات باید به گونهای باشد که مانع کار برای جوانان و فرزندان آنهاا نشود.