اخبار

کلاهبرداری با وعده وام‌های میلیونی

مردی در نقش تاجر و با دلسوزی به فریب زنان و دختران می‌پرداخت و به بهانه پرداخت وام به کلاهبرداری از آنان دست می‌زد.این مرد در گذشته به خاطر شکار 30 زن با همین شگرد روانه زندان شده بود و با آزادی باز کلاهبرداری‌های مشابه خود را کلید زد.
اواسط سال 93 زنی با مراجعه به پلیس آگاهی تهران ادعا کرد مردی 50 ساله به بهانه مسافرکشی او را سوار خودروی قهوه‌ای رنگش کرده و با چرب‌زبانی اعتماد وی را به دست آورده و در حالی که وعده پرداخت وام 20 میلیون تومانی می‌داد، رمز کارتش را گرفته و گریخته است.

این زن به مأموران گفت: «چند ماه پیش در خیابان جمهوری سوار خودرویی شدم. آن زمان به خاطر بنایی در خانه‌ام پول زیادی لازم داشتم. پس از صحبت با راننده مسافرکش و اطلاع او از مشکلات مالی‌ام، قرار شد تا با سپردن هشت میلیون تومان در حسابی 20 میلیون از صندوق قرض‌الحسنه پدر این کلاهبردار وام بگیرم.

آن لحظه این پول را نداشتم به همین خاطر قرار شد چند روزی مهلت گرفته و آن را تهیه کنم. وقتی پول آماده شد، با او تماس گرفتم و همدیگر را دیدیم. این مرد وقتی فهمید پول در کارتم است، به من گفت امروز پول را برایم کارت به کارت کن، قرار است فردا به حسابم پول بیاید، من آن را در صندوق مسدود می‌کنم. من هم اعتماد کردم و کارت را با رمز به او دادم.چون دو تا کارت همراهم بود، با بهانه اینکه کارت عمل نمی‌کند، کارت دومم را هم گرفت و رمز هر دو را فهمید، بعد هم برای گرفتن فتوکپی از مدارکم جلوی پارک پیاده شدم و با اصرار او کیفم را داخل خودرو گذاشتم اما وقتی برگشتم اثری از این مرد، کارت‌هایم و کیفم نبود.

با دستور بازپرس شعبه 15 دادسرای ناحیه 4 تهران تیمی از پایگاه 4 پلیس آگاهی دست به تحقیقات گسترده‌ای زدند و همزمان مشخص شد زنان و دختران دیگری نیز در دام مشابهی افتاده‌اند. مأموران که خود را در برابر یک کلاهبرداری سریالی می‌دیدند با ماه‌ها تلاش شبانه‌روزی و اقدامات اطلاعاتی و مخابراتی توانستند مرد شیاد را به سر قرار با آخرین طعمه‌اش که هنوز پول به او نداده بود، بکشانند.مرد شیاد که تصور می‌کرد براحتی از آخرین زن فریب خورده نیز پول میلیونی به جیب خواهد زد، در خیابان شریعتی به سر قرار رفت و پای در کمینگاه پلیس گذاشت.

وقتی مرد فریبکار که ابوالفضل نام دارد، بازداشت شد بررسی‌های پلیسی نشان داد وی از مجرمان قدیمی است و در گذشته نیز به خاطر فریب 30 زن و دختر به بهانه پرداخت وام و کلاهبرداری از آنها به زندان افتاده است و پس از آزادی با سپردن وثیقه به بهانه مرخصی فراری شده است.این مرد که می‌خواست خود را بی‌گناه نشان دهد، وقتی در برابر 20 زن و دختر که در دام وعده‌هایش افتاده بودند ایستاد، سر به زیر انداخت و پذیرفت با شگرد پرداخت وام از صندوق قرض‌الحسنه پدری‌اش براحتی طعمه‌هایش که مسافر خودروی وی بودند را فریب  می داد  و دست به سرقت و کلاهبرداری از آنها می‌زد.

گفت‌و‌گو با مرد کلاهبردار

مرد 50 ساله سعی داشت خودش را خونسرد نشان دهد اما گاهی اوقات کلافه می‌شد و نمی‌توانست احساساتش را کنترل کند و این را می‌شد در چهره‌اش کاملاً دید. این شیاد سابقه‌دار همه طعمه‌هایش را به خاطر می‌آورد و در مواجهه با آنها تأکید می‌کند که رضایتشان را جلب خواهد کرد.

  • اتهامت را می‌دانی؟

کلاهبرداری و سرقت از زنان.

  • قبلاً هم که به همین جرم دستگیر شدی؟

بله، سال 89 به اتهام 30 مورد کلاهبرداری از زنان زندانی کشیدم.

  • کی آزاد شدی؟

سال 93.

  • و از همان زمان باز شروع کردی؟

نمی‌خواستم شروع کنم اما وقتی از زندان آزاد شدم و مدتی بیکار ماندم، تصمیم گرفتم دوباره از این راه پول دربیاورم.

  • طعمه‌هایت را چطور انتخاب می‌کردی؟

کاملاً تصادفی زنان را سوار کرده و بعد با آنها سر صحبت را بازمی‌کردم.

  • در قالب مسافرکش؟

بله.

  • در چه مناطقی بیشتر پرسه می‌زدی؟

جای ثابتی نداشتم، پیروزی، ستارخان، سیدخندان، تهرانپارس و…

  • خودرو را از کجا آورده بودی؟

از یکی از دوستانم برای کار قرض گرفته بودم.

  • با زور و تهدید سرقت می‌کردی؟

نه، اصلاً تهدیدی در کار نبود. خودشان به من اعتماد می‌کردند و کیف‌هایشان را داخل خودرویم می‌گذاشتند.

  • شیوه سرقت‌هایت چگونه بود؟

خودم را تاجر معرفی می‌کردم و می‌گفتم پدرم صندوق قرض‌الحسنه دارد و می‌توانم برایشان وام بگیرم.

  • هیچ‌کس به حرف‌هایت شک نمی‌کرد؟

نه، به آنها می‌گفتم می‌خواهم کار خیر کنم و خودم هم ضامنشان می‌شوم.

  • و بعد؟

تعدادی از آنها پول همراهشان داشتند و شاید از لحظه آشنایی تا سرقت یک ساعت هم طول نمی‌کشید و برخی هم مهلت می‌گرفتند و با گرفتن شماره‌شان چند وقت بعد هماهنگ می‌کردم و با پول می‌آمدند. من هم میانه‌های راه آنها را به بهانه کپی کردن کارت ملی و شناسنامه‌شان پیاده می‌کردم و چون کیف‌شان داخل ماشین بود، متواری می‌شدم.

  • از چند نفر به این شکل کلاهبرداری کردی؟

فکر کنم 20 نفر.

  • و چقدر گیرت می‌آمد؟

بعضی‌ها یک و نیم میلیون همراه داشتند و بعضی هم 3، 5 و 8 میلیون تومان.

  • فقط پول‌ها را بر‌می‌داشتی؟

بله. کارت‌ها و مدارک را داخل صندوق پست می‌انداختم و کیف را نیز در خیابان رها می‌کردم.

  • پول‌ها را چه کار می‌کردی؟

کفش و لباس می‌خریدم و به رستوران می‌رفتم.

  • سکه هم که می‌خریدی؟

فقط یک مورد سکه خریدم، چون یکی از زنان 8 میلیون در کارتش داشت برای اینکه پول را از دست ندهم، سکه خریدم.

  • تا به حال شده دلت برای کسی بسوزد؟

بله، موارد زیادی شده بود که بدون اینکه کاری کنم، آنهارا به مقصد رسانده و پیاده‌شان می‌کردم.

  • ازدواج کردی؟

دو دختر دارم، اما تنها زندگی می‌کنم.

  • چرا تنهایی؟

همسر و دخترانم در اعتراض به کلاهبرداری‌های من و اینکه آبرویشان را برده‌ام رهایم کرده‌اند.

  • می‌دانی به جز خسارت مالی چه آسیب روحی‌ای به مالباختگان زدی؟

اشتباه کردم، اما رضایتشان را می‌گیرم.

  • چطور رضایتشان را می‌گیری؟

(سکوت می‌کند)

  • اگر کسی همین کار را با دختران خودت کند، چه کار می‌کنی؟

(سری از تأسف تکان می‌دهد) اشتباه کردم.

  • کجا و چطور دستگیر شدی؟

آخرین طعمه‌ام مرا لو داد. وقتی با او در خیابان شریعتی قرار گذاشتم، پلیس جلو آمد و دستگیرم کرد.

بنابر این گزارش، بازپرس پرونده با توجه به گستردگی جرایم مشابه این مرد خواستار انتشار عکس وی شد و از زنان و دخترانی که در دام‌های مشابهی افتاده‌اند خواست به پایگاه 4 پلیس آگاهی تهران مراجعه کنند.

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۱ رای

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا